Welcome to Modal Window plugin
کتاب «نظریه کارها» (Jobs to Be Done) به قلم کلیتون ام کریستنسن، یکی از آثار برجسته و تحولساز در زمینه نوآوری و درک رفتار مشتریان است. این کتاب با عنوان اصلی “Competing Against Luck” در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و به بررسی این موضوع میپردازد که چرا مشتریان محصولات و خدمات را انتخاب میکنند و چگونه کسب و کارها میتوانند با درک بهتر از نیازهای واقعی مشتریان، به موفقیت بیشتری دست یابند.
کریستنسن، که با نظریههای نوآورانه خود در حوزه مدیریت و استراتژی شهرت دارد، در این کتاب مفهوم “کارهایی که مشتریان میخواهند انجام دهند” یا به اختصار “Jobs to Be Done” را به عنوان یک چارچوب برای درک انتخابهای مشتریان معرفی میکند. این نظریه به کسب و کارها کمک میکند تا فراتر از ویژگیهای محصول خود رفته و به این موضوع بپردازند که مشتریان در واقع چه کار یا وظیفهای را با خرید محصول یا خدمت آنها انجام میدهند.
یکی از اصول بنیادی نظریه کارها این است که مشتریان محصولات را برای انجام یک “کار” خاص «استخدام» میکنند. به بیان سادهتر، مشتریان به دنبال محصولات نیستند به خاطر ویژگیهای ظاهری، تکنولوژیکی یا بازاریابی آنها؛ بلکه آنچه برای آنها اهمیت دارد این است که محصول چگونه به آنها کمک میکند تا مشکلی از زندگی روزمرهشان را حل کنند یا وظیفهای خاص را به انجام برسانند. بنابراین، کسب و کارها باید تمرکز خود را از محصول به سمت کارهایی که مشتریان میخواهند انجام دهند، معطوف کنند.
به عنوان مثال، اگر فردی یک دریل برقی خریداری میکند، او به دنبال دریل نیست؛ بلکه به دنبال سوراخ کردن دیوار است. در واقع، دریل ابزاری است که مشتری برای انجام این کار استخدام میکند. اگر کسب و کارها این دیدگاه را بپذیرند، میتوانند محصولات بهتری طراحی کنند که با نیازهای واقعی مشتریان همسو باشد.
در کتاب «نظریه کارها»، کریستنسن پنج عنصر اصلی را برای تحلیل و درک بهتر نیازهای مشتریان معرفی میکند:
کار اصلی (Core Job): این کار اصلی همان مسئلهای است که مشتری به دنبال راهحلی برای آن است. این کار میتواند به سادگی نصب یک تصویر بر روی دیوار یا به پیچیدگی توسعه استراتژی بازاریابی یک شرکت باشد.
کارهای عاطفی (Emotional Jobs): مشتریان گاهی به دنبال رفع نیازهای عاطفی خود هستند. برای مثال، خرید یک اتومبیل لوکس ممکن است به معنای بهدست آوردن حس موفقیت و اعتبار باشد. بنابراین، درک کارهای عاطفی به کسب و کارها کمک میکند تا نیازهای پنهان مشتریان را بهتر بشناسند.
کارهای اجتماعی (Social Jobs): مشتریان در بسیاری از مواقع تحت تأثیر فشارهای اجتماعی قرار دارند و خریدهای آنها میتواند بر مبنای تأثیرات اجتماعی و فرهنگی باشد. برای مثال، خرید یک گوشی هوشمند جدید ممکن است به خاطر تأثیر دوستان یا همکاران باشد.
موانع (Constraints): موانع مختلفی ممکن است مانع از استفاده مشتریان از یک محصول یا خدمت شود. این موانع میتواند شامل قیمت بالا، پیچیدگی محصول، یا محدودیتهای زمانی باشد. کسب و کارها باید این موانع را شناسایی کرده و راهحلهای مناسب برای آنها ارائه دهند.
نیازهای غیرمنتظره (Unexpected Needs): در بسیاری از مواقع مشتریان در طول استفاده از یک محصول به نیازهای جدیدی پی میبرند. این نیازها میتواند به عنوان فرصتهای جدید برای کسب و کارها محسوب شود. اگر کسب و کارها این نیازها را پیشبینی کنند، میتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند.
یکی از موضوعات اصلی که کریستنسن در کتاب خود به آن پرداخته است، اهمیت نوآوری در کسب و کار است. او معتقد است که نوآوری باید بر پایه درک عمیق از نیازهای مشتریان و کارهایی که آنها میخواهند انجام دهند، باشد. بسیاری از کسب و کارها تمرکز زیادی بر ویژگیهای فنی محصولات خود دارند و این امر ممکن است باعث شود که از نیازهای واقعی مشتریان غافل شوند.
برای مثال، کسب و کارهایی که تنها به ارتقای تکنولوژی و ویژگیهای جدید محصول خود توجه میکنند، ممکن است در بازار شکست بخورند، زیرا نتوانستهاند بهدرستی نیازهای مشتریان خود را شناسایی کنند. از طرف دیگر، شرکتهایی که به نیازها و کارهای مشتریان خود توجه میکنند، قادرند محصولاتی ارائه دهند که زندگی مشتریان را آسانتر کند و مشکلات آنها را حل نماید.
یکی از مثالهای معروفی که کریستنسن در کتاب خود به آن اشاره میکند، مربوط به زنجیره فستفود مکدونالد و فروش میلکشیک است. مکدونالد متوجه شد که مشتریان میلکشیک را نه به خاطر طعم یا قیمت آن، بلکه به این دلیل خریداری میکنند که بتوانند در هنگام رانندگی یک نوشیدنی سرگرمکننده و مقاوم در برابر زمان داشته باشند. بنابراین، مکدونالد میلکشیکهای خود را بهبود داد تا برای مشتریانی که در حال رانندگی هستند، مناسبتر باشد. این تغییرات باعث شد تا فروش میلکشیکها افزایش یابد.
این مثال نشان میدهد که کسب و کارها میتوانند با تمرکز بر نیازهای واقعی مشتریان، محصولات خود را بهبود بخشیده و در بازار رقابتی بهتر عمل کنند. توجه به این نکته که مشتریان چه “کارهایی” را با خرید محصول شما انجام میدهند، میتواند به شرکتها کمک کند تا در ارائه محصولات نوآورانه و کارآمد موفقتر عمل کنند.
با توجه به رشد روزافزون کسب و کارهای دیجیتال، نظریه کارها میتواند در این حوزه نقش بسیار مهمی ایفا کند. کسب و کارهای دیجیتال با درک دقیق از نیازهای مشتریان خود میتوانند محصولات و خدماتی ارائه دهند که به حل مشکلات روزمره مشتریان کمک کند.
برای مثال، در بازار طراحی گرافیک، ابزارهایی مانند فتوشاپ به عنوان یکی از محبوبترین نرمافزارهای ویرایش تصویر و طراحی گرافیکی شناخته میشوند. اما موفقیت این نرمافزار تنها به دلیل ویژگیهای فنی آن نیست؛ بلکه فتوشاپ توانسته است نیازهای واقعی طراحان گرافیک و عکاسان را درک کرده و محصولاتی ارائه دهد که به آنها در انجام کارهایشان کمک کند. این نرمافزار در کنار ویژگیهای پیشرفتهای که دارد، کارهای مهمی را برای مشتریان خود انجام میدهد: ویرایش تصاویر، طراحی گرافیک، روتوش عکس و ساخت پوستر و بنرهای تبلیغاتی.
در ایران، فتوشاپ به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای طراحی و ویرایش تصاویر در کسب و کارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ، به ویژه در حوزه تبلیغات، طراحی وبسایت، عکاسی و چاپ، به خدمات ویرایش و طراحی با استفاده از فتوشاپ نیاز دارند. در دنیای دیجیتال امروز، محتوای بصری اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است و فتوشاپ ابزاری است که میتواند به کسب و کارها کمک کند تا کیفیت و تأثیرگذاری محتوای بصری خود را افزایش دهند.
در کنار کسب و کارهای سنتی، حوزه فریلنسری نیز در ایران در حال رشد است و بسیاری از طراحان گرافیک از فتوشاپ برای ارائه خدمات خود در این بازار استفاده میکنند. پلتفرمهایی مانند پونیشا، کارلنسر و انجام میدم، به طراحان امکان میدهند تا خدمات گرافیکی خود را به کسب و کارهای کوچک و بزرگ ارائه دهند. این فضا فرصتی عالی برای طراحان گرافیک است تا با درک نیازهای مشتریان خود و استفاده از ابزارهای دیجیتال مانند فتوشاپ، کسب و کار موفقی راهاندازی کنند.
کتاب «نظریه کارها» نوشته کلیتون ام کریستنسن، یکی از مهمترین منابع برای درک عمیق از رفتار مشتریان و نقش نوآوری در کسب و کارهاست. این کتاب به کسب و کارها کمک میکند تا با تمرکز بر کارهایی که مشتریان میخواهند انجام دهند، محصولات و خدماتی طراحی کنند که بهطور مؤثری نیازهای مشتریان را رفع کند.
نظریه کارها تأکید میکند که موفقیت در کسب و کار، به معنای درک درست از نیازهای مشتریان است. کسب و کارهایی که بتوانند به درستی نیازهای مشتریان را شناسایی کرده و محصولات خود را بر این اساس بهبود دهند، میتوانند در بازار رقابتی به موفقیتهای بزرگی دست یابند.
در ایران، با توجه به رونق کسب و کارهای دیجیتال و افزایش تقاضا برای خدمات گرافیکی، نظریه کارها میتواند راهگشای بسیاری از طراحان و شرکتهای فعال در این حوزه باشد. فتوشاپ به عنوان یکی از اصلیترین ابزارهای طراحی گرافیک، مثال خوبی از محصولی است که با درک نیازهای مشتریان، جایگاه خود را در بازار جهانی و ایرانی به دست آورده است.
این نظریه به کسب و کارها کمک میکند تا از چارچوبهای سنتی فراتر رفته و با نوآوری و تمرکز بر نیازهای واقعی مشتریان، جایگاه ویژهای در بازار به دست آورند.
Welcome to Modal Window plugin