آقای خوشحال
03 آذر 1403

خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی‌ پول / آینده مالی کسب و کار

0 دیدگاه
مقاله آموزشی

خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی‌ پول / نوشته: رابرت کیوساکی

آیا تا به حال به مفهوم دوندگی در دنیای پول فکر کرده‌اید؟ این دوندگی واقعاً چه معنایی دارد؟ آیا این فعالیت دائمی در واقع خوب است یا بد؟ در کتاب «پدر پولدار، پدر بی‌پول»، رابرت کیوساکی می‌گوید که دوندگی به معنای روزمرگی بی‌پایانی است که ما برای کار کردن برای دیگران انجام می‌دهیم، نه برای خودمان. در واقع، ما تمامی تلاش‌های خود را به خرج می‌دهیم و سخت کار می‌کنیم، اما در نهایت این کارفرما است که بیشترین سود را از زحمات ما می‌برد. این وضعیت برای بسیاری از ما آشناست و به‌راستی از آن ناخشنودیم، اما باوجوداینکه از این دوندگی رضایتی نداریم، اکثریت همچنان در این چرخه گرفتارند.

اما چرا با وجود این ناراحتی، همچنان به این روند ادامه می‌دهیم؟ کیوساکی معتقد است که ترس از مخالفت با جامعه و رد شدن از سوی دیگران، یکی از دلایل اصلی استمرار در این روند است. بسیاری از خانواده‌ها به فرزندان خود می‌گویند که باید به مدرسه و دانشگاه بروند و درس‌های خوبی بخوانند تا به شغل‌های خوب و موفقیتی دست پیدا کنند. اما واقعیت این است که چنین طرز تفکری دیگر پاسخ‌گوی نیازهای مالی و اقتصادی امروزی نیست.

در گذشته، افراد می‌توانستند پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، شغفی پیدا کنند و بعد از چند سال به دوران بازنشستگی برسند. در آن زمان، حقوق بازنشستگی می‌توانست برای گذران زندگی کافی باشد. اما در حال حاضر، هیچ تضمینی در این زمینه وجود ندارد. به‌عبارتی‌دیگر، داشتن مدرک تحصیلی به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند ضامن موفقیت مالی باشد. با وجود تمام این مسائل، ما همچنان از ترس اینکه رفتارمان با هنجارهای جامعه تطابق نداشته باشد، در مسیرهای مشابه حرکت می‌کنیم. در نتیجه، تا زمانیکه از همین شیوه زندگی پیروی کنیم، هرگز به ثروت مطلوب دست نخواهیم یافت.

وقتی صحبت از پول به میان می‌آید، ما معمولاً دو احساس غالب داریم: ترس و طمع. اگر پول داشته باشید، تمرکز شما بر روی تمام چیزهایی است که می‌توانید خریداری کنید؛ این همان طمع است. و اگر پولی در اختیار نداشته باشید، احساس نگرانی می‌کنید نکند هیچ‌وقت نتوانید به‌اندازه کافی پول کسب کنید. افرادی که نسبت به مدیریت مالی خود بی‌توجه هستند، بیشتر تحت تأثیر این احساسات قرار می‌گیرند و اجازه می‌دهند که این احساسات بر تصمیماتشان تأثیر بگذارد.

برای مثال، فرض کنید اخیراً به یک ارتقای شغلی دست یافته‌اید و حقوق شما افزایش یافته است. حال می‌توانید از این پول برای سرمایه‌گذاری در بورس استفاده کنید و یا اینکه برای خرید یک ماشین یا خانه جدید اقدام کنید. در این شرایط، اگر اجازه دهید احساسات شما کنترلتان را به دست بگیرند، ممکن است به‌راحتی سرمایه خود را از دست بدهید. ترس از خطرات و مشکلات بالقوه یکی از عواملی است که از ریسک کردن جلوگیری می‌کند.

بنابراین، بسیاری از افراد به دلیل ترس از دست دادن پول، از سرمایه‌گذاری امتناع می‌کنند. در عوض، طمع باعث می‌شود تا برای رسیدن به یک زندگی بهتر، این پول اضافی را خرج کنند. برای نمونه، خرید یک خانه بزرگتر به نظر امن‌تر از خرید سهام یک شرکت می‌آید. اما باید بدانید خرید یک خانه بزرگتر به معنای هزینه‌های بیشتر و حتی کاهش ارزش پول شماست. حال این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان از دام این احساسات دور شد؟ به گفتۀ کیوساکی، باید دانش اقتصادی خود را افزایش دهیم و اصول اصولی سرمایه‌گذاری را یاد بگیریم تا بتوانیم تصمیمات منطقی و به ‌صرفه بگیریم.

کیوساکی بر این باور است که برای رسیدن به موفقیت مالی، باید هوش اقتصادی را افزایش دهیم. هوش اقتصادی به معنای درک و دانش در مورد حسابداری، سرمایه‌گذاری و دیگر مسائل مالی است. متأسفانه، این مفاهیم از دوران کودکی به ما آموزش داده نمی‌شوند و حتی در مدرسه و دانشگاه، در مورد مدیریت مالی چیزی به ما نمی‌آموزند.

در دوران کودکی، بسیاری از ما هرگز یاد نگرفتیم که چگونه پس‌انداز کنیم و سرمایه‌گذاری کنیم. شاید ما به‌دنبال خرید قلک بودیم و به ما آموزش می‌دادند که پول‌مان را در آن نگه‌داریم، اما در نهایت از روش‌های صحیح خرج کردن و سرمایه‌گذاری بی‌خبر بودیم. این مشکل به وضوح در سیاست‌مداران نیز دیده می‌شود؛ افرادی که به عنوان تحصیلکرده‌ترین افراد جامعه شناخته می‌شوند. در واقع، بدهی‌های بین‌المللی که برای کشورها به وجود می‌آید، ناشی از وجود سیاست‌مدارانی است که هیچ‌گونه دانش اقتصادی ندارند. اما اکنون که مدرسه، دانشگاه و خانواده ما به ما درس‌های مهم اقتصادی نیاموخته‌اند، ما باید خودمان به یادگیری این موارد بپردازیم.

در هر سنی که هستید، می‌توانید به شروع کردن رویای ثروتمند شدن راه خود را پیدا کنید و هرچه سریع‌تر این کار را انجام دهید، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد بود. به‌عنوان مثال، اگر در ۲۰ سالگی به این موضوع بپردازید، شانس موفقیت شما بسیار بیشتر از زمانی است که در ۳۰ سالگی شروع کنید. بهترین راه شروع این است که ابتدا درآمد خود را ارزیابی کنید، سپس اهداف خود را تعیین کرده و بعد به دنبال کسب تجربیاتی باشید که به شما در این مسیر کمک کنند.

با خود صادق باشید و بررسی کنید که وضعیت مالی فعلی شما چگونه است. شغل فعلی شما را در نظر بگیرید و از خود بپرسید که در چند سال آینده انتظار چه درآمدی را دارید. این کار به شما کمک می‌کند تا اهداف مالی واقع‌بینانه تعیین کنید. به‌عنوان مثال، اگر خرید یک ماشین جدید را در اهداف ۵ ساله خود قرار دهید، در نظر داشته باشید که باید بر روی این هدف کار کنید. حال زمان آن است که به یادگیری مسائل مالی بپردازید. در کلاس‌ها و سمینارهای مالی ثبت‌نام کنید، کتاب‌های مرتبط با این حوزه را مطالعه نمایید و به پادکست‌هایی که در مورد سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی هستند، گوش دهید. همچنین ارتباط با افراد باتجربه و کارشناسان مالی می‌تواند کارساز باشد. با این اقدامات، شانس بالایی برای رسیدن به ثروت در آینده خواهید داشت.

کیوساکی به افرادی که در کارهای تکراری که هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهند، مشغولند و انتظار دارند نتایج متفاوتی به دست آورند، «دیوانه» می‌گوید. باید از عادات تکراری فاصله بگیرید تا نتایج بهتری بگیرید. بزرگ‌ترین تغییراتی که باید در زندگی خود به وجود آورید، ریسک کردن است. افرادی که به موفقیت‌های بزرگ مالی دست یافته‌اند، ریسک کرده‌اند. وقتی پول خود را در بانک می‌گذارید، به‌راستی هیچ ریسکی قبول نکرده‌اید. در عوض، بهتر است پول خود را در بازارهایی مثل بورس سرمایه‌گذاری کنید.

درست است که این کار ریسک بیشتری دارد، اما سود آن در کوتاه‌مدت بسیار بیشتر از سپرده‌گذاری در بانک است. حتی می‌توانید سرمایه‌گذاری در ملک یا شرکت‌های کوچک و استارتاپ‌ها را نیز امتحان کنید. امتحان کردن فرصت‌های بزرگتر و کنترل ریسک‌های همراه با آن‌ها برای دستیابی به ثروت ضروری است. هر بازاری که پتانسیل سود بیشتری داشته باشد، ریسک بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. ممکن است با سرمایه‌گذاری در بورس پولتان را از دست بدهید، اما اگر ریسک نکنید، هیچ سودی نخواهید کرد.

دستیابی به ثروت مسیر روشنی ندارد. ممکن است وقتی قیمت سهامی که خریده‌اید کاهش می‌یابد، احساس وحشت کنید و خود را از دست بدهید؛ اما اگر هدف دارید، نباید وقتی با چالشی مواجه می‌شوید، انگیزه‌تان را از دست بدهید. کیوساکی به‌منظور حفظ انگیزه، سه راهکار را پیشنهاد می‌دهد. نخستین راه این است که فهرستی از خواسته‌ها و ناخواسته‌ها تهیه کنید. به‌عنوان مثال، «می‌خواهم فلان ماشین را بخرم» یا «می‌خواهم تا سه سال آینده از شر بدهی‌هایم خلاص شوم.» این فهرست را هر زمان که احساس بی‌انگیزگی کردید، مرور کنید تا انرژی و اشتیاق شما برای رسیدن به اهداف افزایش یابد.

دومین راه این است که قبل از پرداخت قبض‌ها و بدهی‌هایتان، مقداری از پول را برای خود خرج کنید. این عمل باعث می‌شود تا متوجه شوید هر ماه به چه مقدار پول بیشتری برای پوشش بدهی‌ها و خرید چیزهایی که دوست دارید، نیاز دارید. به این ترتیب، راه‌های خلاقانه‌ای برای افزایش درآمد به ذهنتان خطور خواهد کرد. سومین راه این است که داستان زندگی افراد ثروتمند را مطالعه کنید. با مطالعه زندگی‌نامه این افراد، از شیوه‌های مواجهه آن‌ها با چالش‌ها و حل معضلات آگاه می‌شوید. این مطالعه می‌تواند به شما ایده‌ها و نکات جدیدی برای موفقیت بیاموزد. پس هر زمان که احساس بی‌انگیزگی کردید، از یکی از این روش‌ها استفاده کنید و نتایج مثبت آن را مشاهده کنید.

تنبلی و غرور دو مشکل شخصیتی هستند که کیوساکی آن‌ها را تهدیدی جدی برای سرمایه‌گذاری می‌داند. ما معمولاً تنبلی را به نشستن و عدم انجام هیچ کار دانسته و نادیده می‌گیریم، اما تنبلی می‌تواند به‌معنای خودداری از انجام کارهای لازم نیز باشد. اگر شخصی در هفته ۶۰ ساعت کار کند، از نظر دیگران تنبل محسوب نمی‌شود. اما ممکن است کار او او را از انجام وظایف خانوادگی‌اش دور کند و در عوض او فقط بیشتر در محیط کار مشغول شود. در واقع، این فرد از انجام کارهای ضروری طفره می‌رود و اگر هرچه سریع‌تر به این مشکل رسیدگی نکند، این مسئله ممکن است تبعات جدی‌تری در زندگی‌اش داشته باشد.

کیوساکی در خصوص غرور نیز بیان می‌کند که این ویژگی از جهل و خودخواهی ناشی می‌شود. در حقیقت، نه‌تنها فرد دانش اقتصادی کافی ندارد، بلکه به دلیل خودخواهی‌اش آن را انکار کرده و از ترس لطمه زدن به خود، هرگز از یادگیری فاصله نمی‌گیرد. این خصیصه می‌تواند شما را به شدت آسیب‌پذیر کند و به راحتی می‌توانید با این معضل روبه‌رو شوید. به‌عنوان مثال، دلالان خودروهای دست دوم از این خصوصیت برای فریب دادن مشتریان استفاده می‌کنند؛ آنقدر از خوب بودن خودروی پیشنهادی تعریف می‌کنند که مشتری دیگر قادر به دیدن معایب آن نیست.

آیا شما تفاوت بین دارایی و بدهی را می‌دانید؟ فقط با درک این دو مفهوم می‌توانید تصمیمات مالی بهتری اتخاذ کنید. دارایی به معنای هر چیزی است که برای شما درآمدزایی کند، درحالی‌که بدهی به هر چیزی اطلاق می‌شود که برای شما هزینه به همراه دارد. متأسفانه بسیاری از افراد در موارد خاص، بین این دو مفهوم اشتباه می‌گیرند و برخی بدهی‌ها را به‌عنوان دارایی در نظر می‌گیرند. به‌عنوان مثال، خرید یک خانه ممکن است نیاز به پرداخت وام مسکن و مالیات سالیانه به همراه داشته باشد، بنابراین درک این دو مفهوم به شما در سرمایه‌گذاری‌های درست کمک شایانی می‌کند.

شاید ندانید که شغل و کسب و کار دو گزینه متفاوت از یکدیگر هستند. به گفته کیوساکی، شغل به فعالیتی اطلاق می‌شود که شما در آن برای پوشش هزینه‌ها و پرداخت اقساط ۴۰ ساعت از هفته را صرف می‌کنید؛ اما کسب و کار جایی است که روی آن زمان و سرمایه‌گذاری می‌کنید تا به رشد دارایی‌های خود کمک کنید. شغلی که دارید نمی‌تواند به‌تنهایی منجر به ثروت‌سازی شما شود، بلکه نیاز به یک کسب و کار موفق نیز دارید.

برای مثال، یک آشپز حرفه‌ای ممکن است برای تأمین هزینه‌های زندگی خود به مقدار کافی درآمد داشته باشد، اما ثروتمند نیست. اما اگر این آشپز بخواهد در کسب و کار املاک سرمایه‌گذاری کند و از سود آن برای خرید آپارتمان‌ها و اجاره آن‌ها استفاده کند، می‌تواند به ثروت بالایی دست پیدا کند. شغل فعلی می‌تواند به عنوان سرمایه اولیه برای شروع یک کسب و کار مناسب عمل کند. بنابراین، تا زمانی که کسب و کار شما به مرحله پایداری برسد، نگه‌داشتن شغل فعلی شما بسیار مهم است. هنگامی که کسب و کار شما به رشد پایدار رسید، دارایی‌های شما شروع به ایجاد درآمد کرده و به استقلال مالی خواهید رسید.

حالا که با این نکات آشنا شدید، مهم است که این اطلاعات را به کار ببندید. خود را به همین نکات محدود نکنید، بلکه به دنبال دانش‌های جدید نیز باشید که می‌تواند در افزایش آگاهی مالی شما کمک کند. با مطالعه کتاب‌های بیشتر و مراجعه به وب‌سایت‌های مرتبط، به دنبال افرادی با تجربه در این زمینه باشید و از آن‌ها کمک دریافت کنید. همچنین آگاهی از اخبار روز اقتصادی می‌تواند به شما در این زمینه یاری رساند. پس از همین حالا شروع کنید و قدم در مسیر ثروت بگذارید.

این روش‌ها و استراتژی‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا از دنیای دوندگی مالی بیرون بیایید و به سمت ایجاد ثروت پایدار حرکت کنید. به یاد داشته باشید که هر تغییر کوچکی در رفتارهای مالی شما می‌تواند نتایج بزرگی را به همراه داشته باشد و با یادگیری مستمر، می‌توانید بر ترس‌ها و نگرانی‌های خود غلبه کرده و به اهداف مالی‌تان دست یابید.

مطالب مرتبط